محمد معینمحمد معین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات لوبیا و خواهرش

علاقه ی محمد معین به عروسی

1391/9/8 22:49
نویسنده : مامان مریم
372 بازدید
اشتراک گذاری

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net٢٦مهر عروسی پسر دایی من یا پسر عموی محمد رضا بود وتاریخ زایمان من هم ٢٤مهر بود خیلی حرصم گرفت که نمی تونم برم عروسی اخه خیلی وقت بود که دلم می خواست یه عروسی درست و حسابی برم انگاری اقا معین هم خیلی دلش  می خواست  به این عروسی بریم واسه همین هم اومدنش  رو جلو انداخت و این بود که پنج شنبه ٢٠مهر مصادف باروز پربرکت دهو الارض در بیمارستان خصوصی نبوی به دنیا اومد .هرچند نتونستیم از اول توی جشن عروسی شرکت کنیم ولی بعد از شام محمد رضا اومد دنبالمون وماهم رفتیم عروسی خیلی خوش گذشت هرکی مارو می دید میومد وتولد گل پسرم رو تبریک میگفت بعد هم اقا داماد (وحید)وبرادر داماد ومادر داماد (زن دایی عزیزم)به محمد معین جون شاباش دادند درپایان هم هر چهارتایمون با عروس وداماد عکس انداختیم وبراشون ارزوی خوشبختی کردیم توی ابان ماه هم به دو جشن عروسی دیگه هم دعوت شدیم ماهم توی هردو جشن شرکت کردیم

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)