محمد معینمحمد معین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات لوبیا و خواهرش

همه برای اومدنت لحظه شماری می کنیم

1391/7/9 1:24
نویسنده : مامان مریم
452 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.comسلام پسر گلم الان که دارم خاطرااتت قبل از تولدت را می نویسم مهساجون  خوابیده اخه فردا صبح باید بره مدرسه باباجونتم تازه از باشگاه برگشته عزیزکم امروز خیلی اروم بودی نگرانت شدم  ولی خوب میدونم کوچولوی من باشنیدن ایت الکرسی شاد میشه وباحرکتاتش منو خوشحال می کنه کاش زودتر بیای توی بغلم  از امشب وارد 39 هفته شدی قربونت برم دیگه بزرگ شدی ماهمه منتظرت هستیم که بیای توی بغلمون  همچی رو برا اومدنت حاضر کردیم  خدا میدونه که  منو باباومهساجون چقدر برای دیدن صورت ماهت لحظه شماری میکنیم تازه اجی زهرا قول داده  بمحض اومدنت درس ودانشگاه رو  برای یه مدت  کنار بزاره وبیاد دزفول اخه  همه دوست دارن توروببینن   تازه مامان بزرگت  می خواست بره مشهد پابوس امام رضا ولی بخاطر من وتو مسافرت روکنسل کرد انشاله بعداز اومدنت در اولین فرصت همگی باهم میریم پابوس امام رضا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)