محمد معینمحمد معین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات لوبیا و خواهرش

چهل روزگی

1391/9/12 18:21
نویسنده : مامان مریم
369 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرگلم باید مامانتو ببخشی که دیر بهدیر خاطراتت رو ثبت میکنم الان هم که دارم می نویسم بیدارشدی وگریه می کنی منم مجبورشدم بغلت کنم ودرحالی که شیرمیخوری خاطراتت روثبت کنم

راستی فرشته کوچولوم برات نگفتم سه شنبه ٣٠ابان درست  چهل روز بعداز زمینی شدنت رفتیم دکتر محیا جون هم باهامون بود اخه اونم سرماخورده بود وتوکوچولوی مامانی تمام بدنت  حتی کف دست وپاهای کوچولوت دونه زده بود

خانم دکتر بعداز معاینه گفت که وزن(٣٨٠/٥ )وقدت(٥٧)خوبه ولی به یه چیزی حساسیت داره  باید بفهمیم که چی باعث این مشکل شده بعد هم صابون کالاندولا وکرم مرطوب کننده فیروز وچند شربت برات تجویز کرد وگفت که یه هفته تا ١٠روز دیگه ایشاله خوب میشی

تازه باید مراقب خوردنم هم باشم اخه دکتر گفت ممکنه از خورش الویی باشه که من دیروز خوردم از هرچی که باشه امیدوارم خیلییییییییی زود خوب بشی                الهل مامان فداتتتتتتتتتتتتتت بشه عزیزم

حساسیت

کوچلوی قشنگم بازم حساسیت پیدا کردی ولی این دفعه به پوشک دو روز بود که پوشک جدید وباکیفیت برات استفاده می کردم ولی نمی دونم چرا بدن لطیفت دونه زدوقرمز شد مجبورشدم پوشکت روبازم عوض کنم وازپماد های مختلف استفاده کنم تا خوب بشی بیشتر مواقع هم پوشکت نمی کردم هرچند کارهام وزحمتم زیاد می شد .٦روز طول کشید تا خوب شدی .من بخاطر تو هرسختی که باشه تحمل میکنم گل پسرم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

روشا و شانی
13 آذر 91 2:15

عزیزمممم چقد شبیه خاله الهامتی!!!!


الهام مامان یاسی طلا
13 آذر 91 13:54
احوال آبجی خانم

شنیدم قند عسل نمی زاره شبا مامانش راحت بخوابه !! خوب کاری می کنی خاله ، نزار مامانِ خوش خوابت شب بخوابه


الهام جون خیالت راحت محمد معین حرفاتو گوش کرده و همچنان نمیزاره بخوابیم
شقایق(مامان محمد ارشان)
13 آذر 91 15:22
ماشالا محمد معین کوچولووووووو
ایشالا دون دونا زود خوب بشه....


ممنون شقایق جون شکر خداخوب خوب شده
مامان دنی جون
15 آذر 91 18:38
قربونت بشم خوابهای خوش ببینی میبوسمتhttp://www.niniweblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif