10ماهگیت مبارک
مبارک مبارک وارد یازدهمین ماه تولدت شدی پرنده کوچولو
اینروزا طوطی مامانی برای خودش مردی شده کارای آدم
بزرگارو تقلید میکنه
میز تلویزیون که شده پاتوق این پرنده کوچولو به هیچکی هم
اجازه نمیده یه سری به اونجا بزنه تنها جایی که میتونم با
آرامش بهش غذا بدم همین جاست
طوطی کوچولو عاشق کتاب خوندنه ..
والبته پاره کردن کتاب ...هههه خخخخخ
از بس کتاب خوندی در همون حال خوابت گرفت
خیلی دوست داری دستت رو بگیریم وتاتی کنیودر عین تاتی کردن
توپ رو با پاهای کوچولوت شوت کنی ولی زود خسته میشی
جدیدا وقتی از بغل کردنت خسته میشم می برمت تو حیاط و تو هم از
خداخواسته دستت رو به کالسکه ت میگیری و هل میدی و تاتی تاتی
قدم برمیداری
وقتی چیزی از زمین دهنت میزاری بزور دهنت رو باز نمی کنم همین که بگم بده بمن از تو دهنت تف میکنی و بیرونش میاری (دیدی گفتم پسرم باهوشه هههه)
اگه چیزی دستش بگیره کافیه ازش بخوایم که بهمون بده با کمال سخاوت اونو بهمون میده قربون پسر سخاوتمندم برم من
خیلی عالی صدا هارو تقلید میکنی وقتی حرف میزنیم برخی از کلمات رو تکرار میکنی البته بروش خودت آهنگ کلمات رو میگی اونقدر خوب میگی که همه متوجه میشیم
وقتی میگم معین جون آجی رفت یا کجاست اطراف رو نگاه میکنی همین که
اونو ندیدی لبات رو آویزون میکنی میگی هووو
پکیج صد آفرین رو خیلی دوست داری همش میخوای خودت دستت بگیری و نگاهشون بکنی البته گاهی هم مچاله میکنی ولی زود ازت میگیرم و تو هم با جیغ اعتراض میکنی که چرا نمیزارم مطالعه کنی .شکل مربوط به لب و دندون و دست رو خوب میشناسی بهت میگم دندون و لب کجاست خم میشی و میخوای پکیج رو از زیر میز بیرون بیاری و نشونم بدی
همیشه باید کنترل تلویزیون رو از توی اسباب بازی هات پیدا کنیم هر جابری هر دو کنترل رو عین اسکیت بجای پاتو دستات میگری و دٍبرو که رفتی.
در ضمن کابینت و ظرفای توش از دست فسقل مامان در امان نیست چند روزیه که با طناب می بندمشون آخه همش سراغ سطل زباله وسیب زمینی وپیاز ها میری
دو روز پیش هم یه بشقاب رو شکستی از هول اینکه خودت رو زخمی نکنی انداختمش تو زباله ها وعکس از خرابکاریت نگرفتم.
وقتی دیدی بابات سرش رو رو بالش گذاشته ودراز کشیده تو هم سریع میری پیشش و سرت رو روی دست یا سینه بابات میزاری و مثلا میخوابی خیلی از این مدل خوابیدنت خوشم میاد ولی حیف که هنوز نتونستم ازین لحظه عکس بگیرم
دیگه چیزی یادم نمیاد تا پست بعدی بای