این روزای محمد معین
♥♥پسمل قشنگم هزاران هزار بار خدا رو شکرمیکنم که خدا تو رو بهمون هدیه داد
ولذت دوباره مادر شدن رو چشیدم همیشه از خدا می خوام که شما و همه ی
کودکان تندرست و سالم و صالح باشند
♥عزیزم مثل همیشه خندون وباانرژی هستی تازمانی که کسی باهات حرف بزنه
یا بازی بکنه نه شیرمیخوری ونه خوابت میاد
♥زمانی که خوابت سنگین نشده بهت میگم عزیزم یکم برای مامانی بخند در حالی
که خوابی وچشمات بسته س برام میخندی
الهی مامان به قربونت برم پسر خوش خنده ی من
♥عاشق باب اسفنجی شدی تا زمانی که تلویزیون روشنه نگاش میکنی بخاطر
اینکه گرسنه نمونی پشت به تلویزیون میشینم وبهت شیرمیدم خیلی زرنگی در
یک زمان هم باب اسفنجی رو میبینی هم شیرمیخوری
♥ تو سینه خیز رفتن استادشدی وخودت رو به چیزی که بخوای می رسونی
♥از گل های قالی هم خوشت میاد گاهی دهنت رو رو فرش میزاری تا گل هارو بخوری
♥ روی چهار دست وپا میمونی گاهی هم خودت رو تاب میدی ولی هنوز
نمیتونی چهار دست وپا بری
♥ صدا هایی مثل ب ب ب و د د د رو میگی
♥ عاشق حمام رفتنی وقتی درب حمام رو میبینی خودت رو به جلو خم میکنی یعنی
بریم اب بازی
♥ وقتی هیجان زده میشی چهره ت خیلی بامزه میشه اون لحظه س که
میخوام درسته بخولمت
♥ از همه مهمتر اینکه دوتا مروارید خوشجل در آوردی
♥ در ضمن وقتی بیداری نمیزاری پای لب تاب بشینم همش میخوای خودت با لب تاب
بازی کنی