19ماهگیت مبارک
عزیز مادر امسال هر چی جلوتر میریم دغدغه هام بیشتر میشه متعاقبا سرم شلوغتر
دیگه نمیدونم چطوری روزم شب میشه درست عکس چند سال پیش وقتی تو هنوز نبودی تو درسا به مهسا جون کمک می کردم و به کلاسهای مختلف میرفتم ولی بازم حوصله ام سر میرفت ولی حالا توی وروجک چنان وقتم رو پر کردی که دیگه نمی تونم درست و حسابی به مهسا جون توی درساش کمکش کنم چه برسه به کلاس هنری رفتن
الهی دورت بگردم برای اومدن تو نت هم کلی دردسر دارم وقتی بیدار باشی که به هیچ وجه نمی تونم پای لب تاب بشینم چون تو می خوای باهاش بازی کنی همینکه موبایلم رو میگیرم تا ازون طریق به نت برم بازم نمیشه چون قند عسل تازه یادش میاد که می خواد به پو غذا بده و باهاش بازی کنه
وقتی هم از پو خسته بشی برات کاردستی حیوانات درست می کنم خیلی دوست داری همش کاغذا رو پاره می کنی تا مثلا یه شکلی درست کنی این دفعه مامان برات یه کبوتر درست کرد کلی باهاش بازی کردی باهم غذا خوردین وباهم میرفتین بیرون جیش کنین خخخخ
اینم عکس کبوتر بیچاره حسابی داغون شده
حدودا دو هفته پیش توی خواب سرفه می کردی یکی دوبار هم حالت بهم خورد بنظر چیز جدی نمیومد ولی با اینحال پنجشنبه همراه بابا محمدرضا رفتیم دکتر که دیدیم مطب تعطیله گفتیم اشکال نداره بزاریم شنبه بریم برگشتیم خونه و عزیزجون هم تنها بود شب اومد خونمون بابا جونت هم طبق معمول صبح زود رفت ماهیگیری حدودای 10صبح از خواب بیدار شدی تمام تنت داغ داغ بود ازشدت تب گریه می کردی وهیچی نمی خوردی فقط بهم میچسبیدی وشیر می خواستی منم بهت دادم ویکم بعد حالت بهم می خورد وهمون یه ذره رو پس میدادی با اون حالت به لباسات اشاره می کردی ومی گفتی تثیف دستمال می خواستی تا دستات رو تمیز کنی
فدای اون وسواست برم چقده به تمیزی اهمیت میدی جان دلم
جمعه وشنبه دو روز از بدترین روزای من بود استامینفون هم بهت میدادم بازم استفراغ می کردی و تبت قطع نمی شد مدام پاشویت می کردم توی این دو روز فقط وفقط شیر خودم رو می خوردی اونم چه خوردنی سریع بالا میوردی
خلاصه شنبه بردمت دکتر دکتر گفت که یه ویروسه و کلی دارو برات نوشت وزنت رو هم گرفت 300گرم کم کرده بودی
مامانی نمیدونی چقد زحمت میکشم تا توی یکماه کمی وزن بگیری اونوقت تو توی دو روز سریع کم می کنی
بهر حال اون شب بابا جون باشگاه داشت وبرگشتنی داروهات رو گرفت ودادم بهت البته با کلی ادا و اصول تا گل پسربراحتی داروش رو بخوره بسختی دارو بهت میدم این شکلی میشی
بله 10روز بهت دارو دادم والان دو روزه داروت رو قطع کردم بهتر شدی ولی هنوز گه گاهی سرفه میکنی ایشاله زود خوب خوب بشی ودیگه سرفه هم نکنی اگه سرفه ت قطع نشد دوباره میبرمت پیش دکتر
در ضمن دکتر برات دو ماه دیگه نوبت داده تا هم دارو های تقویتی رو بخوری وهم یه سری ازمایش برای کم خونیت نوشته که باید انجام بدی
در ضمن دو هفته ای میشه که پوشکت نمی کنم برات شورت اموزشی گرفتم پیشرفتت خوبه البته گاهی هم بعد از
انجام کار مامان وخبر می کنی خخخخخ مدتیه که سعی می کنی خودت شلوارت رو بپوشی گاهی هم بلوزت رو میاری و پات رو توش می کنی وقتی هم ما به کارت می خندی تو هم کم نمیاری قش قش می خندی خخخخخ
زبون اشارت عالیه خیلی خوب می فهمیم که چی میگی
دایره لغاتت هم هزار ماشاله گسترده شده
تقریبا همه چی رو بلدی اونایی رو هم که سختت باشه اول اسمشون رو میگی تازگیجمله هم میگی مثلا
میگی بابا من یعنی بابای منه
لباس من ،توپ من
مَم یعنی ممنون
مِمِه یعنی شیر
ایر یعنی شیر پاستوریزه
پو یعنی همون پو دیگه
کا یعنی کامیون
گا یعنی گاو
قا یعنی قاشق
کارد یعنی کارد
تثیف یعنی کثیف
تیت یعنی کیک
کَ یعنی کبوتر
بغ بغ یعنی بغبغو صدای کبوتر
توپ یعنی توپ
اَم یعنی خوردن
چش یعنی چشم
دستی یعنی بستنی
تاتا یعنی تاب تاب عباسی
باب یعنی باب اسفنجی
آج یعنی آجی
چرخ یعنی دوچرخه
اتو یعنی اتوبوس
وخیلی کلمات دیگه که فعلا یادم نیست