معین جون در پارک
یه روز جمعه به هر کی زنگ میزدیم تا برای تفریح دسته جمعی ناهار رو ببریم بیرون یا نبودن و یا کارداشتن و نمی تونستن بیان این شد که تصمیم گرفتیم ناهار رو خونه بخوریم و بعد از ناهار بریم پارک خانواده عصرانه و چای با خودمون بردیم رفتیم. هوا عالی بود معین جون کلی بازی کرد آزادانه هر طرف که می خواست میرفت ماهم بدنبالش مهسا جون هم اولش خوشش نیومد چون هیچکی باهامون نبود ولی وقتی با بابا جونش فوتبال بازی کرد یکم حال و هواش بهتر شد فدای طوطی قشنگم بشم من ایشاله همی...
نویسنده :
مامان مریم
16:11